021-44273757 ، 02144273767

دزدی در کودکان

 20 اسفند 1402   11:38
 0
 251

دزدی در کودکان یک مشکل جدی است که نمی‌توان آن را نادیده گرفت. دزدی در کودکان به معنای سرقت کردن اشیا یا مالکیت‌های دیگران است و ممکن است به علت مشکلات اجتماعی، فرهنگی یا روانشناختی رخ دهد.

از علل دزدی در کودکان می‌توان به فقر و نیاز مالی، اثرپذیری از بزرگسالان بزهکار، کمبود توجه و عدم تربیت مناسب و تاثیر رسانه‌ها اشاره کرد.

درمان دزدی در کودکان در دو سطح پیشگیری و درمان انجام می‌شود که در این مقاله از افراکلینیک به آن خواهیم پرداخت.

روانشناسی دزدی در کودکان

دزدی در کودکان

بزهکاری و دزدی در کودکان از منظر روانشناسی شامل درک عوامل زمینه‌ای مؤثر در این رفتارها و اجرای راهبردهایی برای مقابله مؤثر با آن‌ها است. در اینجا چند دیدگاه روانشناختی در مورد بزهکاری و سرقت در کودکان آورده شده است:

  • روانشناسی رشد: بزهکاری و دزدی را می‌توان از دریچه رشد کودک مشاهده کرد. برخی از مراحل رشد، مانند نوجوانی، با افزایش رفتار ریسک‌پذیر و آزمایش همراه است. درک نیازها و چالش‌های رشدی کودکان می‌تواند به مناسب‌سازی مداخلات برای رسیدگی موثر به مسائل اساسی کمک کند.

  • نظریه یادگیری اجتماعی: طبق نظریه یادگیری اجتماعی، کودکان رفتارها را از طریق مشاهده، تقلید و تقویت می آموزند. اگر کودکان شاهد دزدی یا رفتار بزهکارانه در محیط خود باشند، اعم از اعضای خانواده، همسالان، یا تأثیرات رسانه‌ای، ممکن است خودشان نیز رفتار مشابهی داشته باشند. مداخلات مبتنی بر این نظریه ممکن است بر الگوسازی رفتار مثبت، ارائه الگوهای جایگزین و آموزش مهارت‌های اجتماعی متمرکز باشد.

  • نظریه شناختی- رفتاری: نظریه شناختی- رفتاری بر نقش فرآیندها و باورهای شناختی در شکل دادن به رفتار تاکید دارد. کودکانی که درگیر بزهکاری یا دزدی هستند ممکن است الگوهای فکری مخدوش داشته باشند، مانند منطقی کردن اعمال خود یا به حداقل رساندن عواقب آن. مداخلات شناختی-رفتاری با هدف شناسایی و به چالش کشیدن این باورهای تحریف شده، آموزش مهارت‌های حل مسئله و ترویج تصمیم‌گیری مثبت انجام می‌شود.

  • تئوری دلبستگی: نظریه دلبستگی نشان می‌دهد که تجربیات اولیه با مراقبین بر رشد اجتماعی و عاطفی کودکان تأثیر می‌گذارد. کودکانی که وابستگی ناایمن یا بی‌توجهی را تجربه می‌کنند، ممکن است در مقابل درگیر شدن در رفتار بزهکارانه به عنوان راهی برای جلب توجه یا برآوردن نیازهای عاطفی برآورده‌نشده، آسیب‌پذیرتر باشند. مداخلات مبتنی بر تئوری دلبستگی ممکن است بر تقویت روابط والدین و فرزند، ترویج دلبستگی ایمن، و پرداختن به مسائل عاطفی اساسی متمرکز باشد.

  • تئوری رفتاری: نظریه‌های رفتاری بزهکاری، بر ویژگی‌های فردی یا ویژگی‌های شخصیتی تمرکز دارد که ممکن است کودکان را مستعد انجام رفتارهای بزهکارانه کند. ویژگی‌هایی مانند تکانشگری، احساس‌طلبی و همدلی کم با افزایش خطر بزهکاری و دزدی مرتبط است. مداخلات مبتنی بر تئوری رفتاری ممکن است شامل آموزش مهارت‌های خودتنظیمی، افزایش آگاهی عاطفی، و ترویج همدلی باشد.

  • تأثیرات محیطی: دیدگاه‌های روان‌شناختی عوامل محیطی را نیز در نظر می‌گیرند که به بزهکاری و سرقت در کودکان کمک می‌کنند، مانند وضعیت اجتماعی-اقتصادی، تأثیرات همسالان، پویایی خانواده و ویژگی‌های جامعه. مداخلات با هدف پرداختن به این تأثیرات محیطی ممکن است شامل ارائه خدمات پشتیبانی، افزایش دسترسی به منابع، تقویت شبکه‌های حمایت اجتماعی و ترویج مشارکت اجتماعی باشد.

  • تاب‌آوری و عوامل محافظتی: با وجود مواجهه با عوامل خطر برای بزهکاری و سرقت، بسیاری از کودکان انعطاف‌پذیری نشان می‌دهند و از انجام رفتارهای ضد اجتماعی اجتناب می‌کنند. درک عوامل محافظتی، مانند روابط مثبت با مراقبان، شبکه‌های حمایت اجتماعی قوی، و فرصت‌هایی برای مهارت‌سازی و مشارکت مثبت، می‌تواند مداخلاتی را با هدف ارتقای تاب‌آوری و کاهش احتمال بزهکاری و سرقت اطلاع دهد.

به طور خلاصه، پرداختن به بزهکاری و دزدی در کودکان از منظر روانشناختی شامل درک تأثیر متقابل پیچیده عوامل رشدی، شناختی، اجتماعی و محیطی مؤثر بر رفتار و اجرای مداخلات مبتنی بر شواهد است که این عوامل را به طور مؤثر هدف قرار می‌دهد.

دزدی در کودکان عواقب جدی می‌تواند داشته باشد، از جمله:

  1. عدم رشد و توسعه درست: دزدی می‌تواند رشد و توسعه کودک را مختل کند و او را از یادگیری مهارت‌های اجتماعی و اخلاقی باز دارد.

  2. پیچیدگی در روابط اجتماعی: دزدی می‌تواند باعث ایجاد مشکلات در روابط کودک با خانواده، دوستان و محیط اطرافش شود.

  3. جرم و مجازات: کودکانی که دزدی می‌کنند، برای این رفتار ممکن است با مجازات قانونی روبه‌رو شوند که می‌تواند برای آن‌ها عواقب جدی داشته باشد.

برای دریافت مشاوره تلفنی کودک خود می توانید با مشاوران افرا کلینیک تماس حاصل فرمایید.

021-44273757 ، 021-44273767

علل دزدی در کودکان

علل دزدی در کودکان از لحاظ روانشناسی چیست

بزهکاری و دزدی در کودکان می‌تواند ناشی از عوامل مختلفی از جمله تأثیرات محیطی، پویایی خانواده، فشار همسالان و ویژگی‌های روانی فردی باشد. در اینجا چند نکته کلیدی وجود دارد که باید در نظر گرفته شود:

علل دزدی در کودکان می‌تواند شامل این موارد باشد:

  • محیط خانواده: کودکانی که دچار غفلت، سوء استفاده یا تربیت متناقض می شوند، بیشتر در معرض رفتارهای بزهکارانه از جمله دزدی هستند. فقدان نظارت و مشارکت والدین می‌تواند به مستعد شدن کودک به فعالیت‌های مجرمانه کمک کند.

  • تأثیر همسالان: همسالان نقش بسزایی در شکل دادن به رفتار کودک دارند. کودکانی که با همسالان بزهکار معاشرت می‌کنند یا در گروه‌های همسالانی هستند که دزدی را تایید می‌کنند، احتمال بیشتری دارد که خودشان در چنین فعالیت‌هایی شرکت کنند.

  • عوامل فردی: برخی از ویژگی‌های فردی، مانند تکانشگری، عزت نفس پایین، یا فقدان همدلی، می‌تواند به احتمال درگیر شدن در رفتارهای بزهکارانه در کودک کمک کند. علاوه بر این، کودکان با سابقه اختلالات سلوک یا سایر مشکلات رفتاری ممکن است بیشتر مستعد سرقت باشند.

  • وضعیت اجتماعی-اقتصادی: کودکانی که از پس زمینه‌های اجتماعی-اقتصادی محروم هستند ممکن است به دلیل فشارهای اقتصادی، کمبود فرصت‌ها یا قرار گرفتن در معرض جرم و جنایت در جوامع خود بیشتر در معرض دزدی قرار گیرند.

  • سوء مصرف مواد: سوء مصرف مواد، از جمله مصرف الکل و مواد مخدر، می‌تواند قضاوت را مختل کند و احتمال درگیر شدن در فعالیت‌های مجرمانه از جمله سرقت را در بین کودکان و نوجوانان افزایش دهد.

  • عوامل روانشناختی: کودکانی که مشکلات سلامت روانی مانند افسردگی، اضطراب یا اختلالات سلوک را تجربه می‌کنند، ممکن است در معرض خطر بیشتری برای درگیر شدن در رفتارهای بزهکارانه، از جمله دزدی، به عنوان وسیله‌ای برای کنار آمدن با احساسات خود یا جستجوی هیجان باشند.

  • تأثیر رسانه‌ها: برخی از کودکان تحت تأثیر رسانه‌ها و فیلم‌ها قرار می‌گیرند که دزدی را به عنوان یک رفتار مشوق آن‌ها نشان می‌دهد.

علت دزدی در کودکان ابتدایی، می‌تواند پریشانی یا آشفتگی عاطفی، مانند استرس، اضطراب یا ناامیدی باشد. گاهی‌اوقات کودکان دزدی را به عنوان یک مکانیسم مقابله یا راهی برای اعمال کنترل در زندگی‌شان می‌دانند.

بیشتر بخوانید: اختلال یادگیری

راه‌های مقابله با دزدی کودکان

به منظور جلوگیری از دزدی در کودکان، می‌توان اقدامات زیر را انجام داد:

  1. آموزش اخلاقی و اجتماعی: برای جلوگیری از دزدی در کودکان، باید از سنین پیش از مدرسه، اخلاق و مفاهیم اجتماعی را به آ‌ن‌ها آموزش داد.

  2. توانمندسازی اقتصادی: برخی از کودکان به دلیل نیاز به پول، به دزدی روی می‌آورند. بنابراین، با ایجاد فرصت‌های اقتصادی برای آن‌ها می‌توان از دزدی جلوگیری کرد.

  3. توجه و مراقبت: توجه و مراقبت مناسب از طرف خانواده و محیط اطراف، می‌تواند به کاهش دزدی در کودکان کمک کند.

  4. همکاری با مدارس و مراکز اجتماعی: مدارس و مراکز اجتماعی می‌توانند برنامه‌ها و آموزش‌های متناسب با کودکان را برای جلوگیری از دزدی ارائه دهند.

کاهش بزهکاری و دزدی در کودکان مستلزم رویکردی جامع است که به عوامل زمینه‌ای مؤثر در این رفتارها و در عین حال ترویج جایگزین‌های مثبت و ارائه حمایت و مداخله مناسب بپردازد. در اینجا چند استراتژی وجود دارد:

  • مداخله زودهنگام: عوامل خطر برای بزهکاری و دزدی را در اوایل زندگی کودک شناسایی و رسیدگی کنید. این ممکن است شامل ارائه خدمات حمایتی به خانواده‌های در معرض خطر، مانند آموزش والدین، خدمات بهداشت روانی و دسترسی به منابع باشد.

  • شیوه‌های فرزندپروری مثبت: شیوه‌های فرزندپروری مثبت را ترویج کنید که دلبستگی ایمن، ارتباط مؤثر و نظم و انضباط مداوم را تقویت می‌کند. والدین را تشویق کنید تا انتظارات روشنی داشته باشند، نظارت داشته باشند و رفتارهای اجتماعی را الگوبرداری کنند.

  • برنامه‌های یادگیری اجتماعی و عاطفی (SEL): برنامه‌های SEL را در مدارس و جوامع برای آموزش مهارت‌های اجتماعی و عاطفی ضروری به کودکان مانند همدلی، حل مسئله، تنظیم هیجان و حل تعارض اجرا کنید. این برنامه ها می‌توانند به کاهش پرخاشگری و افزایش رفتارهای اجتماعی مثبت کمک کنند.

  • راهنما و الگوهای نقش: به کودکان امکان دسترسی به الگوها و مربیان مثبت بزرگسالی را بدهید که می‌توانند راهنمایی، حمایت و تشویق کنند. برنامه‌های راهنمایی می‌تواند به ایجاد انعطاف‌پذیری، عزت نفس و روابط مثبت کمک کند.

  • مشارکت اجتماعی: مشارکت و همکاری جامعه را برای ایجاد محیط‌های امن و حمایت‌کننده برای کودکان و خانواده‌ها تقویت کنید. ممکن است مستلزم ایجاد برنامه‌های بعد از مدرسه، مراکز اجتماعی و فعالیت‌های تفریحی باشد که خروجی‌های سازنده‌ای برای انرژی و خلاقیت کودکان ارائه می‌دهد.

  • فرصت‌های آموزشی و حرفه‌ای: امکان دسترسی کودکان به آموزش با کیفیت و فرصت‌های آموزش حرفه‌ای را فراهم کنید که آن‌ها را برای موفقیت آینده آماده می‌کند. سرمایه‌گذاری در آموزش و مهارت‌سازی می‌تواند کودکان را توانمند کند و احتمال درگیر شدن در رفتارهای بزهکارانه را کاهش دهد.

  • رویکردهای عدالت ترمیمی: رویکردهای عدالت ترمیمی را اجرا کنید که بر ترمیم آسیب، ارتقای مسئولیت‌پذیری و تقویت همدلی و تفاهم تمرکز دارد. شیوه‌های ترمیمی می‌تواند به کودکان کمک کند تا عواقب اعمال خود را درک کنند، جبران کنند و با دیگران همدلی کنند.

  • تأثیرات مثبت همسالان: روابط مثبت با همسالان و گروه‌های طرفدار همسالان را ترویج دهید که رفتارهای سالم را تقویت می‌کند و از بزهکاری و دزدی جلوگیری می‌کند. کودکان را تشویق کنید تا اطراف خود را با همسالانی احاطه کنند که ارزش‌های آن‌ها را به اشتراک می‌گذارند و از اهداف آن‌ها حمایت می‌کنند.

  • پلیس جامعه و اطلاع‌رسانی به جوانان: ایجاد روابط مثبت بین سازمان‌های مجری قانون و جوانان در جامعه از طریق طرح‌های پلیس جامعه، برنامه‌های اطلاع‌رسانی جوانان، و تعاملات مثبت بین افسران و کودکان که می‌تواند به تقویت اعتماد، کاهش ترس و ارتقای همکاری بین جوانان و مجریان قانون کمک کند.

  • مداخله در بحران و خدمات حمایتی: اطمینان از دسترسی به مداخله در بحران و خدمات حمایتی برای کودکان و خانواده‌های نیازمند، از جمله خدمات بهداشت روانی، درمان سوءمصرف مواد، و کمک‌های مسکن. پرداختن به مسائل اساسی مانند تروما، سوء مصرف مواد و اختلالات سلامت روان برای پیشگیری از بزهکاری و سرقت ضروری است. با اجرای این استراتژی‌ها به شیوه‌ای هماهنگ و جامع، جوامع می‌توانند برای کاهش بزهکاری و سرقت در کودکان و ایجاد محیط‌های امن‌تر و حمایتی‌تر برای رشد همه کودکان با یکدیگر همکاری کنند.

بیشتر بخوانید: اختلال دلبستگی واکنشی

علت دزد ی در کودکان

نحوه برخورد با نوجوانی که دزدی می‌کند

هنگام تعامل با نوجوانان دزد و بزهکار، ضروری است که با همدلی، درک و تمرکز بر توانبخشی به جای مجازات با آن‌ها برخورد کنید. در اینجا چند دستورالعمل برای نحوه رفتار در هنگام کار با این افراد آورده شده است:

  • همدلی و تفاهم: توجه داشته باشید که رفتار بزهکارانه اغلب از مسائل زیربنایی مانند تروما، اختلال در عملکرد خانواده، سوء مصرف مواد یا آسیب‌های اجتماعی-اقتصادی ناشی می‌شود. با نوجوانان با همدلی برخورد کنید و بدون قضاوت به دنبال درک عوامل مؤثر در رفتار آن‌ها باشید.

  • ایجاد اعتماد: یک رابطه قابل اعتماد با نوجوان بر اساس صداقت، احترام و توجه واقعی به رفاه آن‌ها برقرار کنید. نشان دهید که برای حمایت و کمک به آن‌ها حضور دارید، نه اینکه آن‌ها را به خاطر اعمالشان محکوم یا مجازات کنید.

  • گوش دادن و اعتبارسنجی: برای گوش دادن به دیدگاه، احساسات و تجربیات جوان بدون قطع یا رد کردن آن‌ها وقت بگذارید. احساسات و مبارزات آن‌ها را تأیید کنید، حتی اگر رفتار آن‌ها را نپذیرید.

  • تعیین مرزهای واضح: در حین نشان دادن همدلی و درک، تعیین مرزها و انتظارات واضح برای رفتار ضروری است. پیامدهای ادامه رفتار بزهکارانه یا مجرمانه را در میان بگذارید و در عین حال حمایت و راهنمایی در انتخاب‌های مثبت ارائه دهید.

  • خدمات پشتیبانی را ارائه دهید: با خدمات و منابع حمایتی که می‌تواند نیازهای خاص او را برطرف کند، مانند مشاوره سلامت روان، درمان سوء مصرف مواد، حمایت آموزشی، آموزش شغلی. برای دسترسی به این خدمات کمک عملی ارائه دهید.

  • آموزش مسئولیت‌پذیری: به نوجوان کمک کنید تا تأثیر اعمال خود را بر خود، خانواده و جوامع خود درک کند. آن‌ها را تشویق کنید تا مسئولیت رفتار خود را بپذیرند و در صورت امکان اصلاح کنند و در عین حال آن‌ها را در قبال اعمالشان مسئول بدانند.

  • ارائه الگوهای نقش مثبت: جوان را با الگوها و مربیان مثبتی که می‌توانند راهنمایی، حمایت و تشویق کنند، معرفی کنید. آن‌ها را تشویق کنید تا در فعالیت‌های مثبت شرکت کنند و اطراف خود را با همسالانی که رفتار سالم را ترویج می‌کنند، احاطه کنید.

  • ارتقای رشد شخصی: از رشد و توسعه فردی نوجوان با تشویق آن‌ها برای تعیین اهداف، پیگیری تحصیل یا فرصت‌های شغلی و توسعه مهارت‌ها و روابط مثبت حمایت کنید. موفقیت‌ها و نقاط عطف آن‌ها را در این راه جشن بگیرید.

  • نظارت بر پیشرفت و پیگیری: به طور مداوم پیشرفت فرد نوجوان را زیر نظر داشته باشید و حمایت و تشویق مداوم ارائه دهید. به طور منظم پیگیری کنید تا مطمئن شوید که آن‌ها در مسیر اهداف خود هستند و به خدمات پشتیبانی مورد نیاز خود دسترسی دارند.

  • حفظ ایمنی: با اولویت دادن به توانبخشی و حمایت، اولویت دادن به ایمنی فرد نوجوان و سایر افراد جامعه ضروری است. هرگونه نگرانی ایمنی فوری را برطرف کنید و اقدامات مناسب را برای جلوگیری از آسیب بیشتر انجام دهید. با نزدیک شدن به جوانان دزد و بزهکار با همدلی، درک و تمرکز بر توانبخشی، می‌توانید به آن‌ها کمک کنید تا تغییرات مثبتی در زندگی خود ایجاد کنند و به اعضای سازنده جامعه تبدیل شوند.

درمان دزدی در کودکان

درمان بزهکاری و دزدی در کودکان شامل ترکیبی از راهبردهای مداخله‌ای با هدف رسیدگی به علل زمینه‌ای، ترویج رفتار مثبت و ارائه حمایت و راهنمایی مناسب است. در اینجا چند گام کلیدی برای درمان مؤثر بزهکاری و دزدی در کودکان آورده شده است:

  • ارزیابی: با ارزیابی کامل رفتار کودک، پویایی خانواده، محیط اجتماعی و هر عامل زمینه‌ای که در بزهکاری و دزدی نقش دارد، شروع می‌شود. ممکن است شامل جمع‌آوری اطلاعات از منابع متعدد، از جمله والدین، معلمان، متخصصان بهداشت روان و خود کودک باشد.

  • برنامه‌های درمانی فردی: برنامه‌های درمانی فردی متناسب با نیازها و شرایط خاص هر کودک ایجاد می‌شود. برنامه‌های درمانی باید به مسائل اساسی مانند تروما، سوء مصرف مواد، اختلالات سلامت روان، تعارضات خانوادگی، یا مشکلات تحصیلی که در رفتار بزهکارانه نقش دارند، بپردازد.

  • درمان شناختی-رفتاری (CBT): یک رویکرد درمانی پرکاربرد است که بر شناسایی و به چالش کشیدن الگوها و رفتارهای فکری منفی تمرکز دارد. درمان شناختی-رفتاری می‌تواند به کودکان کمک کند، مهارت‌های حل مسئله را توسعه دهند، کنترل تکانه را بهبود بخشند، و راهبردهای مقابله‌ای جایگزین را برای رسیدگی به مسائل اساسی که به بزهکاری و سرقت کمک می‌کند، بیاموزند.

بیشتر بخوانید: شکل‌گیری شخصیت کودک

  • خانواده درمانی: از طریق خانواده‌درمانی یا برنامه‌های آموزشی والدین، خانواده کودک را در فرآیند درمان مشارکت می‌دهیم. خانواده‌درمانی می‌تواند به بهبود ارتباطات، تقویت روابط و رسیدگی به پویایی‌های اساسی خانواده که در رفتار بزهکارانه نقش دارد کمک کند. برنامه‌های آموزشی والدین می‌توانند مهارت‌ها و حمایت‌های لازم را برای مدیریت مؤثر رفتار فرزندشان و تعیین مرزهای مناسب برای والدین فراهم کنند.

  • مهارت‌سازی و تقویت مثبت: فرصت‌هایی را برای کودکان فراهم کنید تا مهارت‌های اجتماعی، عاطفی و مقابله‌ای مثبت را توسعه دهند و تمرین کنند. این ممکن است شامل مشارکت در گروه‌های مهارت‌های اجتماعی، فعالیت‌های تفریحی، کار داوطلبانه یا برنامه‌های فوق‌العاده باشد که رفتار مثبت را ترویج می‌کند و ارزش‌های اجتماعی را تقویت می‌کند.

  • رویکرد مبتنی بر نقاط قوت: رویکردی مبتنی بر نقاط قوت را برای درمان اتخاذ کنید که بر ایجاد نقاط قوت، دارایی‌ها و ویژگی‌های مثبت کودک تمرکز دارد. کودک را تشویق کنید تا در فرآیند غلبه بر بزهکاری و دزدی، نقاط قوت خود را شناسایی کند، اهداف تعیین کند و مالکیت رفتار و اعمال خود را بپذیرد.

  • قصه‌درمانی:‌ به عنوان روایت‌درمانی نیز شناخته می‌شود و می‌تواند رویکردی ارزشمند در مقابله با بزهکاری و سرقت در کودکان باشد. این تکنیک درمانی شامل استفاده از تکنیک‌های داستان‌گویی و روایت برای کمک به کودکان برای کشف تجربیات، احساسات و رفتارهای خود در یک محیط امن و حمایت‌کننده است.

با اجرای این استراتژی‌های درمانی به شیوه‌ای هماهنگ و جامع، جوامع می‌توانند به طور موثر به بزهکاری و سرقت در کودکان رسیدگی کنند و از رشد سالم و ادغام مثبت آن‌ها در جامعه حمایت کنند. مجموعه افراکلینیک با تیم خوب خود در حوزه مشکلات کودکان، به ویژه دزدی در کودکان، می‌تواند گزینه‌ای برای بهره بردن از درمان برای شما باشد.

درمان دزدی در کودکان

دزدی در کودکی چه حکمی دارد

تا ۱۸ سالگی حکمی اجرا نمی‌شود؛ زیرا کودک قدرت تصمیم‌گیری ندارد. اما در اسلام لازم است این دزدی در آینده جبران شود.

اشتراک :
دیدگاه خود را با ما در میان بگذارید
امتیاز:
captcha