گروهی از روانشناسان پرخاشگری را رفتاری میدانند که به دیگران آسیب میرساند یا به صورت بالقوه میتواند آسیب برساند. پرخاشگری ممکن است بدنی باشد (زدن – لگد زدن – گاز گرفتن) یا لفظی (فریاد زدن، رنجاندن) یا به صورت تجاوز به حقوق دیگران (چیزی را به زور گرفتن). خشم حالت هیجانی شدید و برانگیختگی جسمی است که در هنگام روبرو شدن با محرک های نامناسب محیطی بوجود میآید و احساسی است که همه کودکان آن را تجربه میکنند و پرخاشگری بروز این هیجان به شکل رفتار میباشد و بیشتر در زمانی خود را نشان میدهد که بیان کلامی هیجان خشم به هر دلیلی وجود نداشته باشد. با ما همراه باشید تا راه های درمان پرخاشگری کودکان را به شما آموزش دهیم.
برای دریافت مشاوره در زمینه مشاوره کودک می توانید با کلینیک روانشناسی افرا تماس حاصل نمایید.
021-44273757 ، 021-44273767
یکی از علتهای اصلی بدخلقی و پرخاشگری کودکان پایین بودن آستانه تحمل آنها در مواجه با ناکامی است؛ همچنین شیوههای تربیتی سختگیرانه و یا سهلگیرانه والدین نقش پررنگی در پرخاشگری و بدخلقی کودکان دارند؛ ما در این مقاله به دلایل عصبی شدن کودکان و روشهای درمانی کودکان بدخلق و پرخاشگر میپردازیم.
نتایج تحقیقات انجام شده روی نوزادان نشان داده است، کودکان از نظر خلقی به سه دسته آسان، دشوار و کمجنب و جوش تقسیم میشوند؛ کودکان بدخلق و پرخاشگر جزء کودکان دشوار هستند. این کودکان انعطافپذیری کمی در مقابل ناکامی دارند و حساس و زودرنج هستند. این کودکان به دلیل آستانه پایین تحمل ناکامی باور دارند همه میخواهند آنها را اذیت کنند و به همین دلیل افکار بدبینانه و یا پرخاشگرانه با دیگران دارند.
آیا بدخلقی با پرخاشگری کودکان متفاوت است؟
تفاوت کودکان بدخلق با پرخاشگر به میزان تجربه خشم و توانایی آنها در ابراز خشمشان بستگی دارد. کودکی که خشم خود را میتواند کلامی نشان دهد بیشتر به صورت غرزدن و نقزدن آنرا بروز میدهد، اما اگر این نقزدن زیاد از حد باشد به طوری که جز رفتارهای روزانه کودک با نزدیکانش شود، تشخیص بدخلقی برای کودک داده میشود؛ اما کودکی که در بروز کلامیِ خشم خود، ناموفق بوده و آن را به شکل رفتار آسیبزدن به خود، دیگران یا اشیاء نشان میدهد، تشخیص پرخاشگری برای کودک داده میشود. بنابراین والدین میبایست با توجه به شدت خشم و میزان برونریزیهای کلامی و عملی کودک، بدانند کودکشان در کدام دسته قرار میگیرد تا در صورت بروز مداوم آن با یک متخصص کودک مشورت کنند؛ چرا که رفتار پرخاشگرانه گاهی علامت آسیبهای روانشناختی جدیتری از جمله بیشفعالی، اوتیسم، وسواسفکریعملی و سندرم تورت در کودکان است.
آیا کجخلقی در کودکان طبیعی است؟
شدت رفتار پرخاشگری در ارزیابیهای بالینی کجخلقی کودک اهمیت زیادی دارد. همه کودکان گاهی در مواجه با ناکامی، رفتارهای معترضانه نشان میدهند؛ اما وقتی کودک مرتباً رفتار پرخاشگرانه از خود نشان دهد به طوری که به خود، اطرافیان و یا اشیاء آسیب زده و خشم خود را نتواند کنترل کند، این رفتارها چیزی فراتر از یک رفتار طبیعی است و باید توسط یک متخصص بررسی دقیق شود.
با توجه به دستهبندی کودکان، بعضی کودکان در مقابل عوامل ناکامکننده تحریکپذیرترند و به سرعت آستانه تحملشان تمام شده و نیاز دارند عوامل محیطی از جمله حمایت والدین به آنها کمک کرده تا بتوانند بر خشم خود مسلط شوند؛ بنابراین لازم است والدین بدانند چه زمانی باید نسبت به بدخلقی و پرخاشگری کودکشان اقدام جدی مثل مراجعه به متخصص کودک را انجام دهند. در موارد زیر بهتر است والدین با متخصص کودک مشورت کنند:
- اگر خشم و طغیان کودک در محدودهِ سنی مدرسه باشد. (حدود 7 یا 8 سالگی)
- اگر رفتارهای پرخاشگرانه او برای خودش یا دیگران خطر آفرین باشد.
- اگر رفتارهای پرخاشگرانه او باعث ایجاد دردسر جدی در مدرسه شود.
- اگر رفتارهای پرخاشگرانه و یا بدخلقی کودک باعث عدم توانایی کنار آمدن با بچههای دیگر شده و همسن و سالانش او را از گروه های بازی و مهمانیهای تولد کنار بگذارند.
- اگر عصبانیت و سرپیچی او باعث درگیریهای زیادی شده و زندگی خانوادگی را مختل کند.
- اگر کودک از اینکه نمیتواند عصبانیت یا بدخلقی خود را کنترل کند ناراحت است و احساس بدی نسبت به خودش دارد.
نشانه ها و علائم پرخاشگری در کودکان
کودکانی که رفتار پرخاشگرانه دارند معمولاً خود انگیخته، بی قرار و زودرنج هستند. پژوهشهای جدید نشان میدهند که این مسئله با توانایی های گفتاری و طبیعت ذاتی بچهها در ارتباط است .یعنی هر چقدر کودکان در شناخت و بیان احساساتشان ضعیف تر باشند احتمال اینکه استیصال خود را از ناتوانی در ابراز احساسات به صورت پرخاشگری نشان دهند، بیشتر است. پرخاشگریِ موردی در کودک طبیعی است اما اگر به کرات یا بر طبق یک الگوی مشخص اتفاق بیفتد خطرناک خواهد بود. پرخاشگری معمولاً از ناتوانی کودک شما در کنار آمدن با خشم، عوامل بیولوژیکی، بدرفتاری والدین یا کمبود مهارتهای ارتباطی ناشی میشود.
منشاء و ریشه پرخاشگری کودک
- منشاء غریزی و فطری
طفل در زمان تولد خود این حالت را دارد و آماده پرخاشگری است که جلوه آن در آینده به صورت جنگ، دفاع، نزاعهای شخصی دیده میشود. در واقع بخشی از خشم، ذاتی و مورد نیاز برای بقاست.
- منشاء اجتماعی
گروهی از روانشناسان این حالت را ناشی از آموختههای اجتماعی و مکتسبات آن میدانند و میگویند: نارضایتی فرد از محیط و اطرافیان و عقدههایی که از پدر و مادر، مدیر و معلم دارد، سبب پیدایش این حالت و عقده در فرد میشود.
شاید بهترین نظر این باشد که بگوییم این حالت در افراد دارای ریشه و منشاء غریزی و اجتماعی است. بدین معنی که اصل آن در افراد غریزی است. در همه افراد کم و بیش به صورت آشکار و نهان وجود دارد ولی به تدریج و بر اثر اکتساب، دامنه آن گستردهتر خواهد شد.
انواع پرخاشگری کودکان
دو نوع پرخاشگری در کودکان وجود دارد که از خشم و عصبانیت نشأت میگیرد. این رفتار را میتوان به دو گروه تقسیمبندی کرد:
پرخاشگری وسیله ای: پرخاشگری وسیلهای که در آن کودک کمی برنامه ریزی بیشتری داشته و سعی میکند آنچه دیگری دارد و او دوست دارد تا آن را داشته باشد، از او بگیرد. ابداً قصد حمله به دیگران یا اذیت کردن آنها را ندارد. البته در این میان ممکن است لطمهای نیز به کسی وارد شود.
پرخاشگری خصمانه: پرخاشگری خشمگینانه که در آن کودک سعی میکند به دیگری آسیب برساند و هدف در آن صرفاً آزار رساندن است. مثلاً کودکی کودک دیگر را میزند و یا زنگهای تفریح، کودکان بعضاً به کتک کاری میپردازند.
بیشتر پرخاشگری های بین کودکانِ کوچک از نوع «وسیله ای» است، اما با تغییرات رشدی و بزرگتر شدن کودکان و نزدیکتر شدن به سالهای پیش از مدرسه نوع پرخاشگری آنها تغییر میکند و غالباً خصمانه است.
پرخاشگری را باید از جرئت ورزی متمایز دانست. جرئت ورزی، دفاع از حقوق یا متعلقات (مانند ممانعت کودک از این که کسی به اسباب بازیاش دست بزند) یا بیان امیال و آرزوها را در بر میگیرد. مردم معمولاً شخص با جرئت را پرخاشگر میدانند، در صورتی که کسی که از حق خود دفاع میکند با جرئت است نه پرخاشگر.
پرخاشگری در دانش آموزان ابتدایی
پرخاشگری یکی از مشکلات رفتاری رایج در مدرسه است که باعث دردسر برای اولیاء، کادر اجرایی مدرسه و آموزگارمی شود. چرا که خیلی از اوقات اولیاء رفتار پرخاشگرانه فرزندشان را از عدم مدیریت کادر اجرایی و آموزگار در کلاس میدانند و مسئولین مدرسه و آموزگاران شیوه تربیتی والدین را مسبب این امر میدانند. همین ابهام باعث میشود موضوع اصلی که برخورد صحیح با خشونت دانش آموزان است مورد ارزیابی دقیق و اصلاح آن قرار نگیرد.
تبعیض در مدرسه
گاهی مسئولین مدرسه با دانش آموزان بر اساس تحصیلات یا موقعیت شغلی و مالی والدینشان برخورد میکنند و این باعث احساس تبعیض و بی توجهی در یک سری از دانش آموزان و احساس مهم بودن و پر توقع شدن در یکسری دیگر از دانش آموزان میشود و همین اختلاف نگاه مسئولین، رفتار پرخاشگرانه در بین دانش آموزان را بیشتر میکند.
مشکلات درسی
تحقیقات نشان داده رابطه مستقیمی بین ضعف درسی و پرخاشگری دانش آموز وجود دارد. از آنجایی که مدرسه تاکید زیادی به نمرات درسی دارد دانش آموزان با نمره، همدیگر را میسنجند و دانش آموز ضعیف در درس مورد تمسخر و طرد بقیه دانش آموزان قرار میگیرد و این محیط سنگین گاهی باعث میشود تا دانش آموز دست به خشونت بزند.
مشکلات شخصیتی
مسائل روانشناختی به ویژه مشکلات بالینی فاکتور مهمی در بروز رفتارهای پرخاشگرانه میباشد. از جمله اختلال کم توجهی، بیش فعالی و شخصیتهای رئیس مآبانه که باعث می شود دانش آموز نتواند هماهنگی لازم را با کلاس درس یا پیروی از قوانین مدرسه داشته باشد و به تبع آن، این عدم هماهنگی باعث فشار از طرف مدرسه یا طرد از طرف همکلاسیها و به دنبال آن رفتار خشونت آمیز در دانش آموزان میگردد.
مشاوران افرا کلینیک آماده ارائه خدمات مشاوره تحصیلی آنلاین به شما هستند.
علت پرخاشگری در کودکان
گرفتن چیزهای دوست داشتنی کودک
گاهی والدین بدون توضیح لازم یک مرتبه وسیله خوشایند کودک را از او میگیرند. مثلاً تلویزیون را یک مرتبه خاموش میکنند و یا وسیله بازی کودک را از او میگیرند بدون این که کودک را آماده این موضوع کنند. این امر باعث میشود کودک نتواند به هیجان ناکامی غلبه کند و از خود خشم نشان میدهد.
تنبیه کلامی یا بدنی کودک
زمانی که کودک به خاطر رفتارش مورد خشونت قرار میگیرد، یاد میگیرد تا اگر چیزی او را خشمگین کرد به همین شیوه عمل کند.
تمسخر یا تحقیر شدن کودک
شرم یکی از هیجانات منفی است که تحمل آن گاهی سخت است. این امر در کودکان به دلیل رشد کمتر کلامی چون نمیتوانند آن را بیان کنند، بیشتر به شیوه رفتاری این هیجان منفی یعنی پرخاشگری را نشان میدهند.
دستورات و تحکم زیاد به کودک
از آنجایی که کودک نیاز به محیط منعطف برای بازی کردن دارد در صورتی که مدام با تذکر "باید اینجوری بکنی" و یا "نباید اینجوری بکنی"، روبرو شود، این محدودیت زیاد و قوانین سخت باعث بروز خشونت در کودک میشود.
چرا کودکان در سن پیش دبستانی پرخاشگر و عصبی می شوند؟
میزان خشونت رفتاری در کودکان پیش دبستان به چند عامل بستگی دارد:
عدم تجربه مهد کودک رفتن:
کودکانی که تجربه مهد کودک دارند در محیط پیش دبستانی بهتر میتوانند خود را با قوانین و تکالیفی که از آنها خواسته میشود هماهنگ کنند. در صورتی که بچه هایی که اولین تجربه آنها از ارتباط با محیطهای بیرون، مهد کودک میباشد در همراهی با کلاس گاهی دچار مشکل شده و این عدم هماهنگی با محیط را از طریق خشونت نشان میدهند.
ضعف در انتقال خواسته خود:
در صورتی که کودک نتواند از طریق کلامی منظور خود را به کودک دیگر برساند یکی از اولین راهکارها پرخاش به همکلاسی خود که باعث ناکامی او شده، می باشد.
بی خوابی و گرسنگی:
از آنجایی که کودکان در تحمل ناکامیهای جسمی هنوز ضعیف هستند در صورتی که خواب کافی یا استراحت کافی نداشته باشند این حالت را از طریق غر زدن یا پرخاشگری نشان میدهند
بیشتر بخوانید: بچه های شلوغ در مدرسه
دلایل پرخاشگری کودکان در مدرسه
-
الگو پذیری فرزندان از والدین
یکی از دلایل بسیار مهم پرخاشگری در فرزندان یادگیری است. یعنی فرزندانی که الگوهای رفتاری پرخاشگرانه داشتهاند، همانند الگوهای خود رفتار میکنند. چنانچه پدر یا مادری خلق و خویی عصبانی و پرخاشگر داشته باشند، مسلماً فرزندشان نیز پرخاشگر خواهد شد. این رفتار توسط کودک یاد گرفته میشود. از آن جا که فرزندان از والدین الگوبرداری میکنند، بنابراین بسیاری از رفتارهای پدر و مادر ناخودآگاه توسط فرزندان فرا گرفته میشود. توضیح این که فرایند الگوبرداری کاملاً ناخودآگاه صورت میپذیرد. نکته دیگر این که حتماً لازم نیست والدین با خودِ کودک پرخاشگرانه رفتار کرده باشند؛ چنان چه او شاهد رفتارهای خشونت بار پدر و مادر با افراد دیگر نیز باشد، این گونه رفتار را فرا می گیرد. بنابراین فرزندان از طریق مشاهده، رفتارهای والدین را می آموزند. بر این نکته میتوان تأکید کرد که فرزندان با چشمان خود میآموزند؛ یعنی آن چه را مشاهده میکنند، یاد میگیرند. حتی اگر آن رفتار به طور مستقیم در مورد خود آنها صورت نگیرد.
-
عدم پذیرش و آموزش مناسب در برابر احساس حسادتِ فرزندان
حسادت هیجانی است که در اثر احساس ناکامی از نداشتن چیزی که دیگری دارد، به وجود میآید. در صورتی که والدین در برابر حسادتِ کودک واکنش مناسبی نشان ندهند و آن را به عنوان یک بخش طبیعی در کودک خود نپذیرند؛ باعث میشوند کودک با انباشته شدن حسادت و گفتگو نداشتن در این پیرامون شبیه انبار باروتی شود که هر زمان این احساس را تجربه کرد شروع به تخریب روابط یا محیط کند.
-
عدم تحمل ناکامی در کودکان
ناکامی یکی از مسائلی است که به پرخاشگری میانجامد. وقتی فرزند شما به هدف خود دست نیابد و ناکام شود، یکی از رفتارهایی که از او سر میزند پرخاشگری است. جدا از اینکه آستانه تحمل بچهها در برابر ناکامی متفاوت است. کودکان اگر آموزش لازم را در برابر تحمل ناکامی نگرفته باشند؛ تصور میکنند که در زندگی هیچ وقت نباید ناکام شوند. در نتیجه از همه کس و از همه چیز توقع برآورده کردن نیازهای خود را دارند. بنابراین چون این یک انتظار دور از واقعیت میباشد؛ این کودکان وقتی وارد محیط اجتماعی از جمله مدرسه میشوند به سرعت به عنوان کودکان پرخاشگر و زود رنج شناخته میشوند.
-
اضطراب در کودکان
از آنجایی که بچه های مضطرب نمیتوانند آرام باشند، بیشتر با محیط خود دچار چالش میشوند و در این مواقع به دلیل کمبود مهارت حل مسئله دو شیوه را در پیش میگیرند.
الف) نشان دادن احساس درماندگی و رفتار گریزی.
ب) پرخاشگری کردن و با زور مسئله را حل کردن.
اگر از کودک مضطرب بپرسیم که چرا پرخاش میکنی و عصبانی هستی؛ خواهد گفت نمیدانم؛ یا خواهد گفت دست خودم نیست.
-
پرخاشگری، نشانه ای از تضادهای درونی
گاهی فرزندان در دوگانگی و تضادهای درونی قرار میگیرند. یا بهتر بگوییم، گاهی بر سر دو راهیهایی گیر میکنند و نمیدانند کدام راه را انتخاب کنند. در این حالت آنها را دچار تعارض، اضطراب و خشم میکند. مثلاً کودکی که دوست دارد نزد مادرش در منزل بماند و از طرفی وقتی میبیند تمام کودکان به مدرسه میروند، همزمان تمایل به مدرسه رفتن نیز دارد، دچار دوگانگی میشود. به کودکان خود کمک کنیم که در دو راهیهای زندگی، مدت طولانی قرار نگیرند. برای آنها مزایا و معایب هر تصمیم را بنویسید و به آنها کمک کنید تا تصمیم بگیرند.
-
افسردگی در کودکان
پرخاشگری و کج خلقی در فرزندان چنان چه با بی رغبتی برای شروع کارهای جدید یا ناتمام گذاشتن کارها و رها کردن آنها با بی تفاوتی همراه باشد، میتواند نشانهای از افسردگی باشد که در این صورت لازم است شرایط زندگی کودک تمام و کمال مورد بررسی قرار گیرد.
-
پرخاشگری؛ بیماریها؛ مصرف دارو
بعضی از بیماریها به مصرف دارو نیاز دارد و ممکن است از عوارض جانبی داروها کج خلقی و رفتارهایی باشد که خشونت را برمیانگیزند و یا اثر داروها به طور غیر مستقیم باعث پرخاشگری شوند. مثلاْ آستانه تحمل کودک را پایین آورند یا کودک را تحریک پذیر و زود رنج کنند.
-
تاثیر پذیری از رفتار پرخاشگرانه مشاهده شده در محیط و در رسانهها
رسانهها عامل موثری در رشد و تحول سیستمهای ارزشی، و شکل دهندهی رفتار میباشند. تحقیقات مربوط به تاثیر رسانهها بر کودکان و نوجوانان، نشان دادهاند که این کودکان:
- ترس از خشونت ندارند.
- به تدریج میپذیرند که خشونت راهی برای حل مشکل است.
- به تقلید خشونت میپردازند.
- ناخودآگاه با شخصیتهای خاصی چه قربانیان و چه قربانی کنندگان همزادپنداری میکنند.
مشاهده خشونت در برنامه های تلویزیونی باعث پرخاشگری در کودکان میشود. گاهی اوقات حتی دیدن یک برنامه خشونت آمیز میتواند پرخاشگری را افزایش دهد. کودکانی که مکرراً نمایشهایی پر از خشونت را تماشا میکنند و از این کار منع هم نمیشوند، به احتمال زیاد، به تقلید آنچه میبینند میپردازند.
اثر خشونت تلویزیونی ممکن است فوراً در رفتار یا گفتار کودک نمودار شود و یا سالها بعد خود را نشان دهد. البته خشونت تلویزیونی تنها علت پرخاشگری یا رفتار خشونت آمیز نیست ولی جزو عوامل مهم محسوب می شود.
-
عوامل محیطی
احتمال بروز رفتارهای پرخاشگرانه در کودکانی که در محلههای نا امن زندگی میکنند، مثل محلاتی که افراد معتاد یا بزهکار در آن زیاد هستند، بیشتر است. بچههایی که به مدارسی با شرایط ناامن میروند یا دوستانی دارند که با آنها پرخاشگرانه برخورد میکنند یا کودکانی که تمام روز را به تماشای تلویزیون میگذرانند، همگی مستعد رفتارهای غیرعادی هستند. فقر، محرومیت و تک والد بودن هم میتواند باعث واکنشهای شدید کودک نسبت به دیگران بشود. یکی از عوامل کلیدی در عدم دوست یابی بچه ها پرخاشگری آنهاست که مانع از این می شود تا آنها بتوانند با همسالان خود ارتباط بگیرند و از حضور دوستان شان در زندگی لذت ببرند
بیشتر بخوانید: آموزش مهارت دوست یابی به دانش آموزان
-
خشونت و مدرسه
مشاهدهی یک روز از زندگی دانشآموزان در مدرسه در هر یک از مقاطع تحصیلی، در شهر و روستا، در کلاس و به ویژه در حیاط مدرسه که ظاهراْ در آنجا به بازی و استراحت و تخلیه انرژی های خود میپردازند صحنه هایی از خشونت و درگیری میان دانشآموزان یا میان مسئولان و معلمان مدرسه با دانش آموزان را آشکار مینماید. گاهی کودکان در مدرسه قربانی خشونت میشوند و این قربانی شدن باعث میشود که خود آنها نیز رفتار خشونت آمیز را به کودکان دیگر نشان دهند. خشونت یکی از مشکلات مدرسه است که دانشآموزان درگیر آن میشوند. این خشونت گاه خود را به صورت کلامی، توهین، تحقیر، تمسخر و لقب دادن و گاه به صورت خشونتهای جسمانی نشان میدهد. اثرات فردی و اجتماعی این خشونتها آشکار است. به عنوان مثال: کودکی که به هر علتی در محیط آموزشی تحت خشونتهای کلامی یا بدنی قرار میگیرد.
علاوه بر احساس ناامنی و بیزاری از مدرسه که نتیجه آن بصورت افت تحصیلی یا ترک تحصیلی آشکار میشود، کودک با اثرات ناگوار این رفتار در طول زندگی خویش نیز مواجه میشود. به نحوی که او نیز ممکن است بعدها به هنگام تشکیل خانواده یا در مسئولیتهایی که بر عهده خواهد گرفت رابطهای ناسالم با دیگران برقرار کرده و چه بسا خشونت را از نسلی به نسل دیگر انتقال دهد. علاوه بر آن خشونت در مدرسه میتواند به بد شدن جو کلاس و مدرسه بیانجامد و با ایجاد اختلال در تدریس معلم، روابط میان دانش آموزان و نیز روابط میان معلم و دانش آموز را ضایع کند. بسیاری از تنشها و ناآرامیها در مدرسه ناشی از رفتارهای بین فردی دانش آموزان است. چرا که دانش آموزان بدون در نظر گرفتن زمینههای اجتماعی و فرهنگی متفاوت در کنار هم در مدرسه تحصیل میکنند و هرگز آموزشی برای ایجاد تفاهم و بهبود مهارتهای اجتماعی لازم دریافت نمی کنند.
عواملی که به خشونت در مدرسه میانجامند، عبارت اند از:
- وقتی دانش آموزی توسط دانش آموزان دیگر مورد تمسخر قرار گیرد.
- وقتی دانش آموزی توسط دانش آموزان دیگر کتک بخورد و قادر به دفاع از خود نباشد.
- وقتی دانش آموزی همیشه از مشاجرات فرار میکند و حتی در مواقعی به گریه متوسل میشود.
- وقتی دانش آموزی مرتب اشیا، وسایل و پول خود را گم میکند.
- وقتی دانش آموزی از لحاظ ظاهری (پارگی لباس و یا نامناسب بودن آن) مورد تمسخر قرار میگیرد.
- وقتی دانش آموزی خجالتی است و سکوت مکرر در کلاس دارد.
- وقتی دانش آموزی افت تحصیلی، افسردگی و ناراحتی دارد.
این عوامل در دانش آموز شرایطِ قربانی خشونت دیگران شدن را فراهم میکند و خود کودک نیز در مرحله بعدی تبدیل به یک فرد پرخاشگر همراه با رفتارهای پرخاشگرانه خواهد شد.
برخورد مناسب با کودک پرخاشگر
- در مورد فرزند پرخاشگری که الگو پذیری عامل این گونه رفتار او بوده، باید روی الگوی او کار کرد و راههای دیگری جز پرخاشگری را به او الگو آموخت.
- اگر پرخاشگری در اثر ناکامی به وجود آمده باشد، بایستی در مواقعی فرزندان ناکام را در رسیدن به اهداف مطلوب و دوست داشتنی کمک کنیم و در مواقعی دیگر که ما برآورده شدن نیاز کودک را صلاح نمیدانیم مثل خریدن اسباب بازیهای جدید فراوان به او مهارت تحمل ناکامی را یاد دهیم.
- در مواردی که علت پرخاشگری اضطراب است، باید از نگرانی درونی و اضطراب فرزندان مطلع شویم، ورزش کردن برای این فرزندان بسیار موثر است و باعث تخلیه هیجانی میشود.
- در کشمکش های درونی بایستی فرزندان را از حالت دوگانگی خارج ساخت. مثلاً کودکی که دوست دارد مساله دشوار ریاضی را حل کند و هم از این که به جای تلویزیون نگاه کردن ریاضی حل میکند ناراحت است. کمک به آنها در تصمیم گیری، باعث میشود که بیاموزند به حالتهای دوگانه درونی خود پایان بخشند.
- در پارهای از موارد، فرزندان افسرده پرخاشگری شدیدی از خود نشان میدهند. در این میان لازم است به این نکته پی ببریم که او چه چیز دوست داشتنی را از دست داده و چگونه میشود مورد از دست رفته را برای او جبران کنیم.
- در مورد پرخاشگری، شیطنت و مصرف دارو بایستی حتماً با پزشک متخصص ارتباط داشته باشیم تا فرزندان از نزدیک مورد معاینه قرار گیرند.
- دوستان نقش بسیار مهمی در زندگی فرزند شما دارند و بر رفتار او به شدت اثرگذار هستند. اگر فرزند شما شاهد این باشد که دوستش جواب پدر و مادرش را با تندی میدهد یا با خواهر و برادرهایش رفتار پرخاشگرانه دارد، مطمئناً به این رفتار به عنوان رفتاری قابل قبول فکر خواهد کرد. در چنین مواردی باید دربارهی اشتباه بودن رفتار دوستش با او صحبت کنید.
- هنگامی که فرزندتان قربانی خشونت در مدرسه شده است، بایستی با مسئولان صحبت کنیم و لازم است که ایشان طبق قانون و مقررات خاص با فرزندان خشونت گرا برخورد کنند و نیز فرزندانی را که قربانی خشونت شدهاند، بر اساس رفتارهای خوبشان مورد تشویق و تأیید قرار دهند.
- چنان چه نوع پرخاشگری فرزند خصمانه است، بایستی او را از آزار و اذیت کردن دور کنیم تا مجبور نباشد برای تلافی و انتقام، افراد دیگر را اذیت کند و اگر پرخاشگری از نوع وسیله ای است، بایستی راههای دیگری را جهت مطرح کردن فرزند برگزینیم تا او ناچار نباشد از روش خشونت برای جلب توجه استفاده کند.
توصیه هایی برای والدین در برخورد با خشونت ناشی از رسانه ها
والدین میتوانند با استفاده از راههای پیشنهاد شدهی زیر کودکان خود را از خشونت مفرط تلویزیونی محافظت کنند.
- به برنامههایی که کودکان میبینند توجه کنید و بعضی از آنها را همراه کودک خود ببینید. چنانچه کودک خود را به هنگام تماشای برنامههای خاص تلویزیونی همراهی کنید، میتوانید سوالهای او را بهتر برایش توضیح دهید و جلوی کج فهمی او را بگیرید.
- زمان تماشای برنامههای تلویزیونی را محدود کنید. توجه داشته باشید که تلویزیون را نباید در اتاق خواب بچهها قرار دهید. به این ترتیب کودک با اثرات منفی برنامههای خشونت آمیز تلویزیونی، به خواب نمیرود؛ همچنین نظم ساعت خواب و بیداری او مختل نمیشود.
- به کودکان خود تذکر بدهید که اگر چه هنرپیشه حقیقتاً مجروح نشده یا به قتل نرسیده است، لکن این گونه خشونتها در دنیای واقعی یا بسیار دردناک است یا منجر به مرگ میشود.
- هنگامی که برنامههای خشونت آمیز پخش میشود، کانال را عوض کنید یا تلویزیون را خاموش کنید. توضیح دهید که مشکل آن برنامه چیست و به گونهای با منطق درخور فهم کودک، آسیب و ضرر موجود در آن برنامه را توضیح دهید تا میل کودک یا اصرار او برای تماشای این گونه برنامهها کاهش یابد.
- در حضور بچهها صحنه های خشونت آمیز را تأیید نکنید و بگویید که بدترین شیوه برای حل یک مشکل، روش خشونت آمیز است.
- تأثیر همسن و سالان و دوستان و همکلاسیها باید به حداقل برسد. به این منظور با والدین بچههای دیگر تماس بگیرید و در مورد نوع برنامههای تلویزیون و مدت زمان مناسب برای تماشای تلویزیون توافق کنید.
- مدت تماشای تلویزیون توسط کودکان، جدا از محتوای آن باید کم شود. چون کودکان را از پرداختن به فعالیتهای مفید دیگر از قبیل مطالعه، بازی با دوستان و رشد و پرورش علائق خود باز میدارد.
رفتارهای والدین برای برخورد با کودک عصبانی
- محدودیتهایی برای کنترل پرخاشگری وضع کنید و آنها را به اطلاع کودک برسانید.
- مدلهای پرخاشگری را به حداقل برسانید. می توانید از راهکارهای زیر استفاده کنید:
- ساعاتی را که کودک فیلم های خشونت آمیز تلویزیونی میبیند، محدود کنید.
- فیلم ها، تصاویر و روزنامه کودک را به دقت انتخاب کنید.
- الگوهایی را در اختیار کودک بگذارید که پرخاشگرانه نباشند.
- همراه کودک برنامه های تلویزیونی را ببینید و صحنه پرخاشگرانه آن را تفسیر کنید.
- همدلی را افزایش دهید. آگاهی کودک را نسبت به رنجی که بر اثر پرخاشگری او در افراد یا حیوانات به وجود میآید، افزایش دهید.
- رفتارهایی را که مغایر با رفتار پرخاشگرانه است، تقویت کنید.
- نحوهی ارتباط کودک را با افرادی که با او بازی میکنند، مورد بررسی قرار دهید.
- اگر قرار است کودک به دلیل رفتار خشونت آمیزش تنبیه شود، بهتر است در مورد آن توضیح داده شود. مثلاً "امروز شما نمی تونی کارتون مورد علاقه ات را ببینی چون همونطور که صبح باهم توافق کرده بودیم اگر موقع حضور مهمانها داد بزنی بعدازظهر کارتون مورد علاقه ات را نمی تونی ببینی."
- فرصت تخلیه هیجانات را برای کودک فراهم کنید.
- مباحث گروهی یا خانوادگی را که تأکید بر همکاری با دیگران دارد، به کار گیرید.
- همکاری، مسئولیت و پیگیری مسائل مورد علاقه را با دادن مسئولیت به کودکان تشویق کنید، تا حس مسئولیت پذیری در کودکان افزایش پیدا کند.
- برای مهارِ رفتار کودکان، فنون محروم سازی ممکن است تا حدودی مفید واقع شود. بنابراین رفتارهای پسندیده را به وضوح تشریح کنید و پاداشها و کیفرهای آنها را بیان نمایید.
- فعالیتهای ساعتی او را در صورت امکان با شرکت کودکی دیگر طراحی کنید، تا کودک قوانین بازیهای اشتراکی را یاد بگیرد و تمرین کند تا در زمان مواجهه با همسالان در مواقع ناکامی بتواند آن را تحمل کند.
- از تنبیهات بدنی پرهیز کنید.
- هرچه مشاجره، کشمکش و… کمتری در خانه رخ دهد، فرزندتان میل به آرامش بیشتری نشان خواهد داد.
- با او منطقی باشید و در برابر او به زور متوسل نشوید تا او به جبران رفتار شما با دیگران قلدری نکند.
- علت رفتار پرخاشگرانه وی را بیابید.
- ثبت وقایع روزانه، بازی درمانی، بازیهای جالب، جملهسازی و گوش دادن فعال ممکن است به عنوان کمکی در جهت درک کودکان خشن به کار گرفته شود.
- به کودک بفهمانید که با هر رفتار خشونت آمیز، شما بیشتر آزرده میشوید.
- از کودک پرخاشگر بخواهید الگوی مطلوبی برای خود بیابد و فهرستی از رفتارهای الگو را در کوتاه مدت اجرا نماید.
- با کودک قرارداد رفتاری ببندید تا برای رفتارهای مطلوبش جایزه دریافت کند و نتیجه اعمال نامطلوبش را ببیند.
عصبانیت، بدخلقی و پرخاشگری در کودکان چگونه تشخیص داده میشود؟
بدخلقی و پرخاشگری کودک می بایست توسط مشاور، روانشناس، معلم یا مدیر مدرسه مورد ارزیابی دقیق قرار گیرد. دریافت اطلاعات از والدین و معلمان، بررسی سوابق تحصیلی، پزشکی و رفتاری و انجام مصاحبههای فردی با کودک و والدین برای تشخیص اختلال پرخاشگری توسط روانشناس کودک لازم است.
تشخیص های احتمالی که برای کودک عصبی و پرخاشگر وجود دارد، شامل موارد زیر است:
- اختلال سرکشی زمانی است که الگوِ خلق عصبانی، تحریک پذیر، رفتار توجیهی، سرپیچی و یا کینهتوزی به مدت ششماه یا بیشتر در محیط گزارش شود. الگوی رفتاری مداومی که کودک حقوق دیگران را نقض کند. زورگویی و یا ناهنجارهای رفتاری، مانند فرار از مدرسه یا فرار از خانه نیز باید وجود داشته باشد.
- اختلال بد خلقی زمانی است که با طغیانهای مکرر عصبانیت، خلق و خوی تحریک پذیر یا افسرده در بیشتر اوقات در کودک وجود داشته باشد.
راههای جلوگیری از بدخلقی کودکان
- خواب کافی
اطمینان حاصل کنید که فرزندتان خواب کافی دارد. خواب برای سلامت روانی کودکان بسیار مهم است. وقتی بزرگسالان خسته میشوند، بی حوصله یا کم انرژی میشوند، اما کودکان زیر 6 سال بیشتر کمخوابی را به شکل مخالتورزی زیاد و یا افراط در انجام رفتاری مثل چسبیدن به دیگران نشان میدهند. نیاز خواب بچهها بر اساس سن آنها قابل پیشبینی است و کم بودن آن از یک حد نرمال حتما باید پیگیری شود چرا که گاهی اوقات از کمبود ویتامین و یا اضطراب است.
- تغدیه مناسب
یکی از راههای تشخیص کودکان بدخلق، عدم همراهی با غذای سفره بعد از 3 سالگی است؛ بنابراین اگر کودک تنها یک یا چند غذای محدود را میخورد، سعی کنید با مشورت گرفتن از سلامت روان کودکتان مطمئن شوید. تغدیه ناکافی اکثرا به صورت کلافگی و بدخلقی در کودک بروز میکند.
- شناخت احساسات
به کودک کمک کنید تا احساساتش را نامگذاری کند. به او کمک کنید این عادت را داشته باشد که بگوید چه چیزی را احساس میکند و چرا - به عنوان مثال، "من عصبانیم چون وقتی که دوستام بازی میکنند، مجبورم اتاقم را تمیز کنم." استفاده از کلمات، کودک را از انجام کارهای روزمره دور نمیکند، بلکه گفتگو میتواند شرایط را آرام کند تا او به جای رفتار پرخاشگرانه بتواند درباره خشمش صحبت کند.
- پذیرش کودک در زمان ابراز خشم
کودک خود را زمانی که برونریزی کلامی دارد، بپذیرید برای مثال زمانی که میگوید"اینقدر عصبانی هستم که دوست دارم در را محکم بکوبم" نگاه مثبت داشته باشید. در این مواقع میتوانید بگویید"خیلی خوبه که به جای اینکه در رو بکوبی، تا من بفهمم چقدر عصبانی هستی در مورد آن با من صحبت کردی".
- فعالیت بدنی
تلاش کنید تا کودکتان فعالیت بدنی مناسبی داشته باشد. بازی میتواند برای کودکانی که پر تحرک هستند کمک کننده باشد ولی همین فعالیت زیاد برای کودکان عادی باعث بدخلقی میشود.
- بازیهای گروهی
بازی و ورزشهای گروهی میتواند به خصوص برای کودکانی که در ارتباط بر قرار کردن ضعیف هستند، بسیار مفید باشد.
- آموزش کنترل هیجانات به کودک
کودکان به نحوی برخورد با هیجاناتشان را از روی رفتارهای شما کپی میکنند؛ بنابراین در مرحله اول وقتی هیجانی را تجربه میکنید، اسم آنرا به کودکتان بگویید. برای مثال به او بگویید "وای ترسیدم وقتی این صدا را شنیدم" یا "چقدر من الان احساس گرسنگی یا خستگی میکنم"، در مرحله بعد نوع برخوردتان با احساسی که دارید میتواند به کودک کمک کند تا او هم در برخورد با احساساتش برخورد مناسبی داشته باشد؛ مثلا "من از اینکه امروز خونه رو تمیز کردم و الان انقدر بهم ریخته، عصبانی هستم چون فکر میکنم زحماتم هدر رفته است" ( در صورتی که میخواهید در این زمینه بیشتر بدانید می توانید به کتاب " به بچه ها گفتن از بچه شنیدن " مراجعه کنید)
- انعطافپذیر باشید
سعی کنید انعطاف پذیر باشید. فرزندپروری میتواند یک تجربه خسته کننده باشد، اما سعی کنید خیلی سختگیر نباشید. شنیدن مجموعه "نه، نه، نه،..." برای کودک میتواند مأیوس کننده باشد. البته، گاهی اوقات، "نه" تنها جوابی است که باید داده شود؛ برای مثال"نه، شما نمیتوانید بدون کلاه ایمنی دوچرخه سواری کنید!"؛ اما جایی دیگر، ممکن است شما بتوانید اجازه دهید تا کودکتان برنده باشد؛ به عنوان مثال، اگر کودکتان میخواهد کمی بیشتر کارتون نگاه کند، دادن فرصت 15 دقیقه بیشتر از قرار قبلی، این انعطاف شما می تواند فرصتی برای تجربه برنده شدن برای کودکتان باشد.
- هشدار دادن در موقعیتهای پرخاشگرانه
سعی کنید موقعیتهای "در معرض خشم" را شناسایی کنید و پیشاپیش به کودکتان هشدار دهید. به عنوان مثال، اگر کودک شما در توقف انجام کار لذت بخش مشکل دارد، زودتر از موعد هشدار دهید؛ برای مثال اگر به توافق رسیدهاید که نیمساعت دیگر، تلویزیون خاموش شود، شما میتوانید با کرنومتر 15 دقیقه مانده به اتمام وقت را تنظیم کنید تا به کودک هشدار تمام شدن تماشای تلویزیون داده شود تا او بتواند برای جدا شدن از کار لذت بخش آماده شود.
- کمک گرفتن از روانشناس کودک
اگرچه لجبازی، بدخلقی، پرخاشگری بخشی از رفتارهای طبیعی مراحل رشدی است، اما باید به این مسئله توجه داشت در صورتی که شدت این رفتارها زیاد باشد، باعث آسیب به تصویری که کودک از خود، روابط با همسالان و بزرگترهایش دارد، میشود؛ بنابراین برای اصلاح رفتارهای کجخلقی، پرخاشگری و مطمئن شدن از مسیر رشد طبیعی کودک حتما با مشاورین کودک کلینیک افرا مشورت کنید تا سالهای طلایی رشد و ترمیم شخصیت کودکتان را از دست ندهید.
روشهای عملی در مواجهه با بدخلقی و پرخاشگری کودکان
تنظیم عواطف و مدیریت رفتار دو مهارتی است که به کودک میتواند کمک کند تا بدخلقیش را کنترل کند، اما شما به عنوان والدین در آموزش این دو مهارت چه کمکی میتوانید به کودکتان بکنید:
- اگر کودکتان وقتی قشقرق یا بدخلقی می کند، متوقف کردنش سخت است؛ جملات روشن و حمایتی به او بگویید. برای مثال بگویید "من میدانم که ناراحت هستی، اما اینجوری من متوجه ناراحتی تو نمیشوم، لطفا بهم بگو چه چیزی ناراحتت کرده" جملات این چنینی میتواند به کودکتان کمک کند تا در این شرایط حمایت و توجه شما را درک کند.
- اگر همچنان به داد و فریاد زدن ادامه داد با او درگیر نشوید، زیرا او در این شرایط نمیداند به جز جیغ زدن و فریاد کشیدن چه کار دیگری میتواند انجام دهد، سعی کنید با مستقیم نگاه کردن به او آرامشتان را به او انتقال دهید. به محض آرام شدن فرزندتان، از او بپرسید که چه چیزی او را ناراحت کرده است؟ ممکن است بگویید: "به من بگو چه مشکلی داری و از چی عصبانی هستی" این به کودک کمک میکند تا احساساتش را به زبان بیاورد و بفهمد شما میخواهید به او کمک کنید. اگر کودک شما در دفعات اول چیزی برای گفتن نداشته باشد. شاید نیاز است قبل از اینکه برای گفتگو آماده شود به او کمک کنید با کشیدن احساساتش روی کاغذ آن را تصویر کند و بعد کلمات مناسب حالش را پیدا کند.
- اگر کودک به بدخلقی خود ادامه داد به او بگویید در صورت ادامه دادن به رفتارش چه اتفاقی میافتد؛ به عنوان مثال، "اگر نمیخواهی من کمکت کنم، میتونی به اتاقت بری و زمانی که آروم شدی بیایی با هم حرف بزنیم"
- اگر بعد از یاددادن روشهای بیان احساساتش همچنان به پرخاشگری ادامه داد، شما باید به او یاد دهید كه میتواند با رفتار آرام توجه شما را جلب كنند، بنابراین به او بگویید هر زمان آرام شدی میتوانیم با هم صحبت کنیم.
- گوش دهید و پاسخ دهید
وقتی کودک شما احساساتش را به زبان میآورد، شما باید گوش دهید و سعی کنید او را درک کنید. اگر کودکتان تلاش میکند تا احساساتش را بگویید شما میتوانید به او کمک کنید: "به نظر میرسه از اینکه علی اسباب بازیت رو شکست از دستش خیلی عصبانی شدی "، "حتما احساس ناامیدی کردی وقتی دوستت خواست بره خونشون" یا " وقتی رکسانا هلت داد خیلی خجالت کشیدی؟". - مهارت حل تعارض به او یاد دهید
اگر نمیداند شرایطی دو حس متفاوت دارد چه کار کند برای مثال هم میخواهد با دوستش بازی کند و هم از او ناراحت است به او کمک کنید برای رفتار آزاردهنده دوستش راه حلهایی را با هم بنویسید و بهترین آنرا انتخاب کند تا در برخورد بعدی آن را انجام دهد.
- کودک را درک کنید اما رفتار نامناسب او را تایید نکنید
بسیاری از اوقات، گوش دادن و درک کردن کودکِ آشفته، همه چیزیست که او برای آرامش نیاز دارد. در هنگام تأیید احساساتش، به صراحت بگویید که احساساتش را می فهمید اما این نمیتواند بهانهای برای رفتار بد باشد. به کودکتان تاکید کنید که احساس عصبانیت اشکالی ندارد، اما رفتار پرخاشگرانه مثل داد زدن یا ضربه زدن کار درستی نیست. "من میدانم که تو عصبانی هستی، اما ضربه زدن کار درستی نیست." سپس برخی موارد را به فرزندتان بگویید تا بجای رفتار پرخاشگرانه امتحان کند برای مثال به صورتش آب بزند یا تنفس شکمی انجام دهد.
- قوانین اساسی مشخص ایجاد کنید
قوانینی را مشخص کنید، به آنها پایبند باشید و به طور منظم درباره قوانین خانه صحبت کنید، تا کودک بداند که شما از او چه انتظاری دارید. بدون اینکه از تهدیدها، اتهامات یا تحریمها استفاده کنید، درمورد اینکه چه چیزی قابل قبول است و چه چیزی قابل قبول نیست، به شکل ارائه توضیحات ساده آنرا بیان کنید برای مثال میتوانید بگویید: هیچ جیغی مجاز نیست، در خانه ما هیچ کوبشی نیست، هیچ توهینی وجود ندارد، به وسایل خانه نباید آسیب زد و قوانینی که با هم میگذاریم را در موقع عصبانیت نباید بشکنیم.
درمان پرخاشگری کودکان
از شوخی برای درمان پرخاشگری کودکان کمک بگیرید
شوخی یک پادزهر خوب برای خشم است، به کودک خود کمک کنید تا حتی در موقعیتهای سخت و دشوار، جنبه شوخی آن را هم ببیند مثلاً به او بگوئید آیا میتوانی چیز خنده داری راجع به این موضوع پیدا کنی؟
محدوده رفتار پرخاشگرانه را مشخص کنید
از آنجایی که کودک میبایست بداند خشم یک هیجان طبیعی است. اما باید به شیوه درست آن را بروز داد. پس با مشخص کردن محدوده آن میتوان هم طبیعی بودن آن و هم نحوهی بروز آن را نشان داد. مثلاً به کودک بگوئید: شکستن وسایل یا فریاد زدن و قشقرق به پا کردن ممنوع است. اما صحبت راجع به موضوع، کشیدن نقاشی یا پاره کردن یا خط خطی برگه نقاشی، دور شدن از صحنه خشم و یا کمک گرفتن را میتوانی انجام دهی.
نحوه سخن گفتن با خود را به کودک در هنگام خشم یاد دهید
کودک را متوجه این موضوع کنید گفتگوی دورنی روی شدت احساس خشم اثر دارد. مثلاً بگوئید این صحبتها ما رو عصبانیتر میکند" او از قصد این کار رو با من کرده" یا "او می خواد منو مسخره بکنه" و صحبتهایی مثل "آرام باش بعداً در موردش باهاش حرف می زنی" یا "این ارزش نداره به خاطرش خودم را ناراحت کنم."
البته گاهی میزان خشم کودک به حدی است که این تکنیکها نمیتواند باعث کنترل خشم کودک شود و کودک نیاز به کمک بالینی از یک متخصص را دارد و درمان های رایج برای پرخاشگری کودکان شامل موارد زیر است:
قصه درمانی برای درمان پرخاشگری کودکان
با توجه به اهمیت آموزش بیان احساسات و آنچه باعث رنجش کودک در کنترل خشم میشود شیوه درمانیای به نام روایت درمانی ابداع شده است. در این روش از کودک خواسته میشود تا در مورد عروسکهای اتاق درمان یا نقاشی که کشیده داستان بگوید تا از این طریق کودک بتواند خشم خود را به شیوههای مناسبتری ابراز کند و با مداخلات به موقع پرخاشگری کودک را درمان کند.
بازی درمانی برای درمان پرخاشگری کودکان
بازی با کودک به ویژه در محیط درمان کمک زیادی به کودک میکند. چرا که کودک به سرعت در این محیط غرق شده و آنچه او را رنج میدهد نمایان میشود و درمانگر به شیوههای مختلف از جمله شن بازی تلاش میکند کودک به خود ابرازی بپردازد تا بتواند احساس کنترل بیشتر بر مشکل خود داشته باشد. بازی هایی که کودک بتواند تخیل خود را در آن بروز دهد اثر درمانی دارد که یکی از موثر ترین آنها شن بازی است. شن بازی واژه ای است که دورا کاف آن را ابداع کرده است. در واقع روشی است که از یک سینی یا جعبه شن که در آن عروسکها و اسباب بازیهای کوچک در آن قرار دارد تشکیل شده است. در واقع شن بازی درمانی است غیر کلامی که در آن کودک با ساختن دنیای خود در سینی شن به بیان تعارضات، تمایلات و هیجاناتش میپردازد و در جریان خلق این صحنه توسط کودک درمانگر نقش مشاهده گر صامت را بازی میکند.
آموزش آرمیدگی عضلانی برای درمان پرخاشگری کودکان
رها کردن بدن از تنش و فشار کمک شایانی به کنترل خشم و رفتارهای پرخاشگرانه میکند. درمانگر با آموزش ریلکسیشن یا آرمیدگی عضلانی به کودک کمک میکند تا در زمانهایی که خشمگین میشود با رها کردن تنش در بخشهای مختلف بدن بتواند خود را آرام کند.
قرارداد رفتاری
از 3 سالگی کودکان توانایی این را دارند تا با آنها حل مسئله کرد. به همین دلیل زمانی که درمانگر در مورد راه های کنترل خشم با کودک صحبت میکند در انتها میخواهد تا با هم قراردادی ببندند که در صورت کنترل خشم چه امتیازات و در صورت انجام ندادن آن چه محرومیت هایی را تجربه کند. اگر بر این اعتقاد باشیم که کاهش تمایل کودک به پرخاشگری هدفی ارزشمند است، این کار را چگونه باید انجام دهیم؟
پاداش دادن به نمونه های دیگر رفتار
امکان دیگری که مورد تحقیق قرار گرفته، نادیده گرفتن کودک هنگام نشان دادن رفتار پرخاشگرانه و پاداش دادن به او برای رفتار غیرپرخاشگرانه است. این روش تا اندازه ای مبتنی بر این فرض است که کودکان خردسال اغلب برای جلب توجه، به رفتار پرخاشگرانه مبادرت میورزند. برای آنها تنبیه شدن، بر نادیده انگاشته شدن رجحان دارد. ممکن است رفتار پرخاشگرانه در واقع پاداش تلقی شود: «بچه ها، من هر بار که برادرم را اذیت کنم، مورد توجه مادرم قرار می گیرم. فکر می کنم باز هم برادرم را بزنم.» در یک مهد کودک به مربیان مهد کودک یاد داده شد تا همه رفتارهای پرخاشگرانه کودکان را نادیده بگیرند. در عین حال، از آنها خواسته شد توجه زیادی به بچهها نشان دهند و به ویژه به اعمال مغایر پرخاشگری آنان، مثل بازی دوستانه، شریک کردن دیگران در اسباب بازیها و همکاری با دیگران، توجه خاص مبذول دارند. پس از چند هفته، کاهش قابل ملاحظهای در رفتار پرخاشگرانه آنها به وجود آمد.
مشاهده پیامد پرخاشگری
در این روش در واقع کودک به طور نیابتی برای پرخاشگری خود تنبیه میشود و در نتیجه، پرخاشگری وی کاهش مییابد. در یک مثال کودکانی که به تماشای فیلمی پرداختند که در آن شخص پرخاشگر تنبیه شد، رفتار پرخاشگرانه خیلی کمتری داشتند.
حضور الگوهای غیر پرخاشگر
یکی از عواملی که رفتارهای پرخاشگرانه را کاهش می دهد وجود رفتارهای غیرپرخاشگرانه در شرایط مشابه است. یک مانع مهم در مقابل رفتار پرخاشگرانه، وجود یک شاخص روشن برای نا مناسب بودن این رفتار است. موثرترین حالت، حضور افراد دیگری در شرایط مشابهای است که خویشتندار و نسبتاً غیرپرخاشگر رفتار میکنند.
ایجاد همدلی نسبت به دیگران
این مورد را با مثالی توضیح میدهیم. روانشناسی روشی برای آموزش همدلی به وجود آورد و با موفقیت، اثر آن را بر پرخاشگری آزمود. به طور خلاصه، وی به دانش آموزان دبستانی یاد داد که چگونه خود را به جای شخص دیگری قرار دهند. بچهها آموزش دیدند تا هیجانهای متفاوت مردم را تشخیص دهند. نقش افراد دیگر را در موقعیتهای پر از هیجان بازی کنند و (به صورت گروهی) به کشف احساسات خود بپردازند. این فعالیتهای مربوط به آموزش همدلی، به کاهش معنی داری در رفتار پرخاشگرانه انجامید. همدلی سپر محافظ مهمی علیه اقدام به اَعمال پرخاشگرانه شدید است.
گفتگوی مناسب
موقع برخورد با فرزندتان باید آرام باشید. حتی اگر روز سختی داشتهاید یا به هردلیلی ناراحت یا عصبانی هستید، سعی کنید موقع حرف زدن با فرزندتان دربارهی کاری که کرده است آرامش خود را حفظ کنید. با او دربارهی نتیجهی رفتارش صحبت کنید – مثلاً اینکه اگر به این روش ادامه دهد بچههای دیگر ممکن است دیگر تمایلی به بازی کردن با او نداشته باشند.
قدردانی
استفاده از راهکارهای تأدیبی مثبت – مانند استفاده از سیستم انگیزش و پاداش- به کاهش پرخاشگری کودک کمک میکند. اگر کودکتان را با خود جایی بردید و او رفتار خوبی داشت او را تحسین کنید و به او نشان بدهید چقدر با رفتارش شما را خوشحال کرده است. این باعث میشود فرزندتان احساس خوبی پیدا کند و بیشتر این رفتار را تکرار کند.
راهکارهای کاهش پرخاشگری و خشونت دانش آموزان در مدرسه
از آنجایی که پرخاشگری خطر بروز گرایش به رفتارهای نابههنجار را بالا میبرد. آموزش کنترل خشم را باید قبل از بلوغ و در سنین مدرسه شروع کرد به همین دلیل چند راهکار برای کاهش خشونت در مدرسه در اینجا ذکر میشود.
استفاده از حواس پنجگانه
به دانش آموزان یاد بدهید تا در زمان عصبانیت از حواس پنجگانه برای آرام کردن خود استفاده کنند مثلاْ زدن آب به صورت، کشیدن نقاشی، بو کردن یا لمس کردن پارچه نرم تا از این طریق بتوانند از تمرکز روی مورد خشم خود فاصله گرفته و بعد از مسلط شدن بر خود در مورد آن صحبت کنند.
از کادر آموزشی یا معلم کمک بگیرند
اگر دانش آموزان احساس امنیت در محیط مدرسه داشته باشند میتوانند مشکل خود را با مسئولین مدرسه مطرح کنند. اما باید به این مسئله توجه کرد دسترس بودن مداوم آموزگار و کادر اجرایی نیز باعث میشود دانش آموزان نتوانند بخشی از مسئولیت شرایط موجود را بر عهده بگیرند. به همین دلیل بهتر است یک روز مشخص در هفته برای رسیدگی به شکایتهای دانش آموزان انتخاب شود. تا هم صبوری و کنترل خشم را دانش آموزان تمرین کنند و هم احساس کنند کسی هست که میتوانند در مورد شرایط سختی که داشتند با او صحبت کنند.
الگوی مشاهده کردن، منتظر ماندن، تشویق کردن
برای اصلاح رفتار دانش آموزان به ویژه بعد از آموزشهای لازم کنترل خشم، میبایست کادر اجرایی یا آموزگار رفتار دانش آموز را مشاهده کرده و منتظر بماند تا هر زمان که رفتار درستی، در موقعیتهایی که در گذشته پرخاش انجام میداده، داشت بلافاصله او را مورد تشویق قرار دهد تا از این طریق ارتباط رفتارهای صحیح در هنگام خشم تقویت شود.
نتیجه گیری
به طور کلی خشونت و پرخاشگری بیشتر عامل بیرونی دارد و فقط در موارد خاص به علل درونی مربوط میشود. والدین در درجه اول، بایستی محرکهای محیطی را که باعث تحریک خشم و ایجاد خشونت در فرزندشان میشود شناسایی و رفع کنند و در صورتی که پرخاشگری منبع درونی دارد برای رفع آن از مشاوره روانشناسان و متخصصانِ کودک کمک بگیرند.
برای دریافت مشاوره در زمینه روانشناسی کودک می توانید با کلینیک روانشناسی افرا تماس حاصل نمایید.
021-44273757 ، 021-44273767